شیرین کاری!

بد نیست برای شیرین تر شدن کار طاقت فرسای اعداد و ارقام به ابزار کارمون( با یک کمی تغییر !) اینجوری نگاه کنیم ( در راستای شکایات این دوست گرامی )

 

بقول آذری ها : نوش اولسون

هم اکنون نیازمند یاری رنگی شما هستم!

چرا با اینکه سایز عکسها رو کم کردم ( ۴۴ ک.ب.) هنوز دیده نمی شه؟( البته من خودم می بینم ها )

قبلا از همکاری شما سپاسگزارم

پدر و دختر

پدر داره کفش هاشو با عجله می پوشه...

دختر : کجا ؟ چند دقیقه صبر کن برات سورپریز دارم!

پدر : زود باش ! عجله دارم ٬دیرم شده باید بدوم!!

دختر : خوب پس فعلا در جا بزن گرم شی... تا من بیام!!

مهمان ناخوانده!

چه کسی از مهمان ناخوانده با یک فسقلی شیطون و خرابکار ٫در زمانی که دندونش رو عمل کرده و یه طرف صورتش باد داره و از درد باید هر چهار ساعت دو تا نوروفن بخوره خوشش می آد ؟

 

هوا بس ناجوانمردانه سرد است!

باز هم برف

اما این سرمایی که حس می کنم سرمای برف نیست...

 

جقدر دلم می خواست...

چقدر دلم می خواست از اینجا می رفتم...

چقدر دلم می خواست دنیا رو یه جور دیگه می دیدم...

چقدر دلم می خواست سر میذاشتم رو شونه هات به های های...

چقدر ...

کار زیاد

بقول یکی از دوستهای قدیمی یه اندازه موهای سرم کار دارم

چند روز رفتیم مرخصی ! عجب اشتباهی !! یه عالمه کارهای عقب افتاده به اضافه گزارشهای اخر سال !! چه شود

این اداره استاتیستیک !!‌هم امون نمی ده سال تموم شه... جیک و پیک سال گذشته رو هم می خواد. شاید یه وقتی راجع به گزارشهای سیر تا پیاز این اداره نوشتم...

باید برم...

از دوستانی که نظر دادند تشکر میکنم اگه اخر هفته رو سر کار نبودم حتما بهشون سر می زنم شرمنده... نمی دونید اینجا چه خبره ؟!!!