زاگاتالا و کلیسای گرجی ها

به علت تشویق دوستان ! بر آن شدم ! باز هم عکس آپ لود کنم اینجا

زاگاتالا یکی از شهر های شمالی آذربایجان و نزدیک مرز گرجستانه ٬ شهر بعدی یعنی بالاکان  شهر مرزیه و این مناطق آنقدر زیبا و چشم نوازه که میشه گفت از اروپا چیزی کم نداره! و این کلیسای قدیمی هنوز هم پابرجاست و کار می کنه البته ما روز یکشنبه اونجا بودیم ولی از مراسم خبری نبود.

طبق افسانه ها این درخت که دوشاخه شده به قبر دو تن از بزرگان تعظیم کرده.

 

تلاش مذبوحانه من برای خلق یک اثر هنری!!!

هرگز از بدست آوردن آنچه حقیقتا می خواهی نا امید مشو . کسی که آرزوهای بزرگ دارد٬بسیار قوی تر از کسی است که فقط واقعیت ها را دارد.

                                                                                                                                                                      همون اچ.ج.ب

جوک این ور آبی !

یه بار یه آذری با یه روس توی قطار نشسته بودند ٬ موقع ناهار روسه غذاشو از تو ساکش در میاره : مرغ سرخ مرده و سالاد و بنگ وبساط...

آذریه هم غذاشه رو می کنه : نون و پنیر و خیار و گوجه...

روسه یه نگاه می کنه می گه : اینا چیه ؟تو برای ناهار اینا رو می خوری؟!!

آذریه می گه : بله که! این غذا حکمت داره!‌هر کی ازش بخوره عاقل میشه !! اگه می خوای حاضرم یه امروز ازش بگذرم و باهات عوض کنم!

روسه می گه : داوای( یه چیزی مثل اوکی بسم اله!)

بعد از ساعتی...

روسه : اما من فکر می کنم همون مرغ سرخ کرده بهتر بودها!!

آذری : هان !‌دیدی عاقل شدی

 

برای کاهش اضطراب این روزها!

How to do Business

A Conversation was between a man named Baboo & his son


Baboo: I want you to marry a girl of my choice

!"Son: "I will choose my own bride

."?Baboo: "But the girl is Bill Gates's daughter

"?Son: "Well, in that case...ok

Next Baboo approaches Bill Gates

."Baboo: "I have a husband for your daughter

!"Bill Gates: "But my daughter is too young to marry

."Baboo: "But this young man is a vice-president of the World Bank

"Bill Gates: "Ah, in that case...ok

Finally Baboo goes to see the president of the World Bank

."Baboo: "I have a young man to be recommended as a vice-president

!"President: "But I already have more vice-presidents than I need

."Baboo: "But this young man is Bill Gates's son-in-law

!"President : "Ah, in that case...ok
 

!!!?This is how business is done

این روزها

این روزها من درگیر یه ماجرای پیچیده شدم !! روز به روز هم پیچیده تر می شه !!‌( من از این شخصیت جهان تو سریال زندگی به شرط خنده خیلی خوشم می آد و فقط بخاطر اون این سریال رو تما شا می کنم !!)

خلاصه که ذهنم حسابی مشغوله! هنوز نمی تونم باور کنم که بچه ها عمدا این کارو کردند و یا توی این قضیه دست داشنتد !!

عجیبه!!